اوریانا فالاچی؛ راوی جسور قصه های زندگی و جنگ
به گزارش وبلاگ مهدی آبادانی، اوریانا فالاچی نویسنده و روزنامه نگاری است که سال 2005 به دلیل فعالیت های آزادی خواهانه و شجاعانه اش پیروز به دریافت جایزه آنی تیلور شد. او مشهورترین روزنامه نگار ایتالیایی قرن بیستم و زنی الهام بخش و جسور بود که غالبا به دلیل مصاحبه های جنجالی اش با سران دولت های عظیم به شهرت رسید. فالاچی خودش را نویسنده و روزنامه نگار نمی دانست و هرگز از گفتن نظراتش درباره موضوعات مصاحبه هایش خجالت نمی کشید. در ادامه مطلب بیشتر با این بانوی شجاع ایتالیایی آشنا می شوید.
بیوگرافی اوریانا فالاچی
اوریانا فالاچی روزنامه نگار، رمان نویس و مورخ زبردست، 29 ژوین 1930 قبل از شروع جنگ دنیای دوم در فلورانس در ایتالیا به دنیا آمد. فالاچی 9 ساله بود که شروع به نوشتن داستان های کوتاه کرد ولی به گفته خودش این داستان ها بچگانه بودند. فالاچی فعالیت روزنامه نگاری را در نوجوانی شروع کرد و سال 1946 خبرنگار ویژه ی یک روزنامه ایتالیایی شد.
پدرعظیم مادری اش عضو یک جنبش آنارشیستی بود که درست در سال های پس از جنگ دنیای اول در ایتالیا فعالیت می کرد. مادرش خانه دار و پدرش نجار و فعال سیاسی در فلورانس بود و برای انتها دادن به دیکتاتوری بنیتو موسولینی که رهبر فاشیست ایتالیا بود، کوشش های زیادی کرد. سرنوشت سیاسی خود فالاچی با جنگ دنیای دوم شکل گرفت، زمانی که او در دوران نوجوانی در جنبش زیرزمینی علیه اشغال ایتالیا توسط نازی ها فعالیت می کرد.
سال های جنگ او را سرسخت تر کرد. فالاچی در یکی از مصاحبه هایش با مارگارت تالبوت، مؤلف و خبرنگار نیویورک تایمز گفته است: در یک لحظه شهر تحت بمباران شدید هوایی قرار گرفت و به همراه خانواده ام به سمت پناهگاه فرار کردیم و من که 14 سال بیشتر نداشتم شروع به گریه کردم و پدرم با دیدن اشک هایم به چشمانم خیره شد و سیلی محکمی به من زد و گفت: یک دختر نباید گریه کند.
اوریانا فالاچی ادعا کرد که این اشک ها آخرین قطره های اشکی بود که در طول زندگی اش ریخته است. والدین فالاچی دخترانشان را تشویق می کردند که به دنبال موفقیت های تحصیلی بفرایند. او هم زمان با شروع جنگ، وارد دانشکده پزشکی در دانشگاه فلورانس شد ولی خیلی زود متوجه شد که تحصیل چیزی نیست که به آن علاقه داشته باشد بنابرین تصمیم گرفت راه عموی پدرش را دنبال کند و روزنامه نگاری را امتحان کند. از سال 1967 او به عنوان خبرنگار جنگی در ویتنام، هند و پاکستان کار کرد.
اوریانا فالاچی تحلیلگر سیاسی نبود بلکه داستان نویس، نویسنده و گزارشگر جنگ بود. اوریانا فالاچی در صحبت هایش درباره سیاست اغلب سؤال های خوب و درستی را مطرح می کرد. او از آن دسته نویسنده هایی است که بسیار روان و ساده می نویسد. فالاچی اوایل دهه 1960، به عنوان خبرنگار ویژه به اروپا رفت و آمد داشت و سال 1964 مجموعه ای از نوشته هایش با عنوان جنس ضعیف منتشر شد. مصاحبه های اوریانا خیلی زود توجه و شهرت زیادی را برای او به ارمغان آورد و سال 1968 تعدادی از این مصاحبه ها در مجله فرانسوی Egoiste، در بخش شانزده مصاحبه شگفت انگیز منتشر شد. فالاچی خبرنگار جنگ در ویتنام شد و درگیری های جنوب شرقی آسیا را پس از سال 1967 پوشش می داد و سال بعد به مکزیکوسیتی رفت تا گزارش درباره ناآرامی های دانش آموزان در آنجا را گزارش کند.
اوریانا فالاچی، 15 سپتامبر سال 2006 در بیمارستانی در زادگاهش فلورانس، بر اثر سرطان سینه درگذشت.
دیدگاه فکری اوریانا فالاچی
فالاچی بخشی از جنبش فمینیسم نبود ولی در همه آثارش به خوبی حس فمنیستی اش را می توان متوجه شد و شاید بتوان این حالت را سبک نوشتارش تلقی کرد. پس از حملات جنسی که سال 2015 در کلن آلمان رخ داد، بسیاری از فمینیست های اروپا سکوت کردند ولی اگر اوریانا آنجا بود از این سکوت بسیار عصبانی و ناراحت می شد چرا که او بیشتر از هر چیزی شجاعت را سرلوحه زندگی و کارهایش قرار می داد. وقتی به اوریانا و سیاست فکر می کنیم، متوجه فعالیت ها و نگرش او در زمینه اسلام می شویم.
اوریانا بیشتر از هرچیزی با فاشیسم مشکل داشت. از نظر او، اولین مرحله فاشیسم ساکت کردن مردم است. اوریانا فالاچی را خبر نگاری که هیچ شخصیت دنیای به او نه گفت لقب داده اند.
اوریانا فالاچی از مصاحبه با صاحبان قدرت لذت می برد و به گفته منتقدان، او بدون ترس و اغلب بی پروا سران دولت ها و رهبران انقلابی را درباره ایدولوژی ها و تاکتیک هایشان به چالش می کشید. اوریانا اواخر دهه 1960 و 1970 برای مصاحبه های پرشور خود به شهرت رسید. او در همان سال های اول انقلاب با امام خمینی هم مصاحبه ای جنجالی داشت و در این مصاحبه سؤالاتی اساسی دریاره انقلاب و روینمودهای فکری جمهوری اسلامی از ایشان پرسید.
کتاب های اوریانا فالاچی
اوریانا فالاچی سال 1958 اولین کتابش به نام هفت گناه هالیوود را به زبان ایتالیایی منتشر کرد که کارگردان برجسته آمریکایی اورسون ولز مقدمه آن را نوشت. فالاچی سپتامبر سال 1968 در کشتار معروف تلاتلولکو که نیروهای پلیس به روی تظاهرات مسالمت آمیز دانشجویان آتش گگرددند، سه بار مورد اصابت شلیک نیروهای دولتی نهاده شد. او تجرباتش را از این فاجعه وحشتناک در کتاب زندگی، جنگ و دیگر هیچ نوشته است و جایزه بانکارلا را سال 1970 برای این کتاب گرفت.
کتاب های اوریانا فالاچی به ترتیب عبارتند از کتاب هفت گناه هالیوود (1958)، کتاب سفر حول زن (1961)، کتاب پنه لوپه به جنگ می رود (1962)، جنس ضعیف (1961)، اگر خورشید بمیرد (1965)، زندگی جنگ و دیگر هیچ (1969)، نامه به کودکی که هرگز زاده نشد (1975)، مصاحبه با تاریخ (1976)، یک مرد (1979)، کتاب خشم و غرور (2001).
در ادامه به تعدادی از آثار اوریانا فالاچی نگاهی انداخته ایم.
یک مرد
کتاب یک مرد اثر اوریانا فالاچی اوایل دهه 1980 منتشر شد و پرویز ملکی آن را به فارسی ترجمه نموده است. این کتاب زندگی نامه الکساندروس پاناگولیس، معشوق فالاچی است که در قالب یک رمان نوشته شده است. او از این رمان برای بیان دیدگاهش مبنی بر ترور پاناگولیس توسط یک دسیسه گسترده استفاده می نماید، دیدگاهی که بسیاری از یونانیان آن را به اشتراک می گذارند.
این کتاب با اینکه در قالب یک رمان نوشته شده است ولی زندگی نامه واقعی آلساندرو پاناگولیس را توضیح می دهد. در این کتاب همه آنچه که باید درباره پاناگولیس بدانیم، از اسارت، زندانی شدن و شکنجه هایی که تحمل نموده است، تا زمانی که آزاد شدن و ملاقاتش با فالاچی نوشته شده است. اوریانا فالاچی نشان می دهد که چگونه تاکتیک های رژیم های ظالمانه در وحشیگری و بی رحمی با یکدیگر شباهت دارند. نحوه توصیف اوریانا درباره افکار درونی و احساسات انسان در این کتاب بسیار حیرت انگیز است.
در قسمتی از کتاب یک مرد می خوانیم:
جنس ضعیف
کتاب جنس ضعیف اثر اوریانا فالاچی اولین بار سال 1961 منتشر شد و یغما گلرویی آن را به فارسی ترجمه نموده است. این کتاب گزارشی از شرایط زنان در سراسر دنیا است. فالاچی برای نوشتن این کتاب به پیشنهاد مدیر روزنامه ای که در آن کار می کرد، همراه یک عکاس به سفری به دور دنیا می فرایند و از مسائل و شرایط زنان کشورهای مسلمان و غیرملسمان را در کشورهای مختلف گزارش تهیه می نمایند. مسائلی که شاید در حال حاضر در خیلی از کشورها حل شده باشد ولی باز هم در کشورهای زیادی زنان همچنان با این مسائل و سنت های غلط سر و کله می زنند. آن ها در این سفر به پاکستان، هند، چین، مالزی، ژاپن، هاوایی و آمریکا می فرایند. ممکن است این فکر به ذهن خواننده بیاید که کتاب جنس ضعیف، کتابی با موضوع فمنیستی است ولی این کتاب، تنها شرایط زنان در نقاط مختلف دنیا که جنس دوم و ضعیف محسوب می شوند را آنالیز نموده است.
در قسمت انتهایی کتاب فالاچی این طور نوشته است: وقتی به اوضاع زنان دور تا دور دنیا فکر کنیم، می بینیم اکثرشون دارن تو باتلاق اشتباه و بی خبری دست و پا میزنن. چه مثل حیوونای باغ وحش جدا از مرداشون زندگی کنن، چه عین کلاغا خودشون رو از چشم مردا پنهون کنن، چه مثل جنگ جوهای افسانه ایی از خودشون شجاعت نشون بدن و هزار تا مدال و نشون به سینه هاشون باشه… هیچ کدومشون اون جوری که باید به خوشبختی و زندگی خوبی که حق شون است، نرسیدن.
در قسمتی از کتاب جنس ضعیف می خوانیم:
نامه به کودکی که هرگز زاده نشد
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد شامل 128 صفحه است و به عنوان کتابی بی نظیر در بیست وهفت کشور دنیا ترجمه و فروخته شد و به موفقیت فوق العاده ای دست یافت. این کتاب مونولوگ غم انگیز یک زن با کودکی است که در رحمش قرار گرفته است. این نامه با طرح سؤالات سخت با موضوع سقط و معنای زندگی روبه رو می گردد. کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از قدرت زندگی دادن یا نیستی در زندگی زنان صحبت می نماید.
در ابتدای این کتاب، قهرمان داستان متوجه بارداری اش می گردد و این موضوع او را بسیار آشفته و ناراحت می نماید. گفت وگوهای او با فرزند متولد نشده اش بسیار متأثر نماینده است. اگر کودک می توانست انتخاب کند، ترجیح می دهد به دنیا بیاید، عظیم گردد و رنج بکشد یا اینکه به برزخ شادی آور که از آن آمده بود برگردد؟
شخصیت اصلی داستان با کودکش صحبت می نماید و می خواهد که او دختر باشد. او فکر می نماید زن بودن بدبختی است چرا که زن ها مجبورند با مسائل زیادی روبه رو شوند. یک دفعه تصمیمش عوض می گردد و به فرزندش می گوید که اگر پسر متولد گردد راضی تر خواهد شد چون پسرها ترس از تجاوز در یک خیابان تاریک را ندارند و اگر اشتباهی مرتکب شوند مردم حرف های بد و ناخوشایند به آن ها نخواهند گفت؛ بنابراین اگر پسر باشد رنج کمتری خواهی کشید ولی بعدش متوجه شد که زندگی برای مردان هم آسان نیست. از مردها باید در جنگ ها شرکت نمایند و اگر آن ها را در حالت گریه یا احتیاج به محبت ببیند، به آن ها می خندند. این کتاب سرشار از احساس راضیی، محبت، ناامیدی، خوشبختی، عصبانیت و افسردگی است بدون شک در این کتاب جاذبه ای وجود دارد که افکار خوانندگان را به خود جلب می نماید.
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از پرفروش ترین کتاب های اوریانا فالاچی است.
در قسمتی از کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد می خوانیم:
منبع: دیجیکالا مگ