شما هم به وسواس هایی مثل چک کردن چندین باره قفل درها و شستن دست ها مبتلا هستید؟ ، اگر این علائم را دارید شما وسواسی هستید ، وسواس درمان می گردد اما...
به گزارش وبلاگ مهدی آبادانی، اگر روزی هزار بار دست تان را آب می کشید و باز راضی نمی شوید، اگر موقع بیرون آمدن از خانه باید دویست بار در را کنترل کنید که حتما قفل باشد، پای صحبت یک روان پزشک بنشینید تا درباره وسواس بیشتر بدانید.
به گزارش وبلاگ مهدی آبادانی، آب کشیدن دوباره و چندباره دست ها، قفل کردن دری که بارها قفل شده، پای بندی به یک سرس آداب و آیین های بی منطق، همه این ها زیر مجموعه اختلالات اضطرابی است.
پای صحبت دکتر سید مهدی صمیمی اردکانی، روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، نشسته ایم که می گوید، شاید خیلی از رفتارهای روزمره ما در واقع نوعی رفتار وسواس گونه باشد. اما این که کدام یک از آن ها می تواند اختلال وسواسی نام بگیرد را باید در این مصاحبه بفهمیم.
بسیاری برای اطمینان از درست انجام شدن یک کار آن را چندین بار تکرار می نمایند. برای مثال، در حین خروج از منزل قفل در را چهار، پنج بار چک می نمایند یا کارهایی شبیه به این. به نظر شما این تکرار اشکالی دارد؟
این که انسانها روی مسایل مهم زندگی، حساسیت داشته باشند و بخواهند از درست انجام شدن آن مطمئن شوند، تا یک حدی طبیعی است. ولی اگر این کار و تکرار آن از حد طبیعی خارج شود، زندگی فرد را دچار مشکل می نماید. این که چه حدی از چک کردن، طبیعی است و چه حدی غیر طبیعی، بر می شود به احساس خود فرد و اهمیت امور مختلف زندگی. به طور مثال، حد طبیعی برای چک کردن قفل در اتومبیل شاید یک بار باشد و حد طبیعی چک کردن حساب های یک شرکت بزرگ شاید دو سه بار باشد، که اگر از این حد تجاوز کند، از حالت طبیعی خود خارج شده و می گوییم، بیمار دچار وسواس شده است.
این چک کردن بیش از حد چه اشکالی دارد؟
اول این که زمان زیادی را از فرد می گیرد و مشکل دوم، که مهم تر هم هست، استرس و اضطرابی است که فرد دچارش می شود.
مگر وسواس به حالت زیاد شستن و زیاده از حد رعایت کردن پاکی و نجسی گفته نمی شود؟
وسواس انواع مختلف دارد. که یکی از آن ها وسواس شست و شو است. ما وسواس های دیگری هم داریم که نقطه مشترک همه آن ها، تکرار است. در وسواس شست وشو فرد نسبت به تمیز بودن یا نبودن و در فرهنگ اسلامی، نسبت به پاکی و نجسی لباس یا مکان یا وسیله ای دچار اضطراب و وسواس می شود و با تکرار شست وشو سعی دارد این احساسش را کم کند.
در وسواس فکری، فرد دچار افکار آزاردهنده تکرارشونده می شود. یکی دیگر از انواع وسواس، کنترل کردن است که نمونه آن همان پی در پی چک کردن در منزل و اتومبیل است. وسواس قرینه ای، نوع دیگری از وسواس است که در آن فرد سعی می نماید به طرز بیمارگونه ای همه جوانب قرینه بودن را در تمام وسایل و موارد رعایت کند ...افراد وسواسی گاهی عقاید خرافی هم دارند که افکار جادویی نامیده می شود. برای مثال اگر در آغاز انجام کاری عطسه نمایند، آن کار را نشدنی یا بدیمن می دانند.
پس با این تفاسیر اگر بخواهیم وسواس را تعریف کنیم باید چه بگوییم؟
وسواس دو جزء دارد : جزء اول یک فکر است که با تکرار آن فرد دچار اضطراب می شود. در مرحله بعدی فرد برای برطرف آن اضطراب، دست به یک عمل می زند که باز این کار هم تکرار می شود و میخواهد به وسیله آن کار، اضطراب ناشی از فکر وسواسی را کنترل کند.
این فکر اولیه چیست و از کجا می آید؟
این فکر در انواع وسواس فرق می نماید، برای مثال در وسواس شست وشو این است که نکند دستم نجس شد یا در خصوص وسواس چک کردن این است که نکند در منزل را درست نبستم. دلیل آن هم مثل بیشتر بیماری های روانی ماهیت نوروشیمیایی دارد و در آن مقدار و ترکیب انواع خاصی از مواد شیمیایی داخل مغز به هم می خورد. مثل سروتونین و اپی نفرین. البته نوع این افکار در اغلب موارد در فرهنگ های مختلف و آداب وسنن جامعه خاصی که فرد در آن زندگی می نماید، فرق می نماید. به طور مثال در ایران و ممالک اسلامی وسواس شست وشو خود را به صورت شک به پاکی و نجسی نشان می دهد.
یعنی فرد وسواسی هیچ کنترلی روی اعمال و حتی افکار خود ندارد؟
در بعضی مواقع، اطرافیان فرد بیمار وسواسی نسبت به رفتار بیمار واکنش نامناسب نشان می دهند و می گویند: خب نکن، تمیزه دیگه، نشور! اما نکته مهم این است که این فرد نمی تواند جلوی خود را بگیرد و به خاطر اضطرابی که دارد، مجبور است که بشوید یا چندبار چیزی را کنترل کند.
وسواس درمان هم دارد؟
درمان وسواس دو جزء دارو درمانی و روان درمانی دارد. در درمان وسواس، از داروهایی استفاده می شود که ممکن است با سایر بیماری های زمینه ای فرد، مثل اختلال دوقطبی تداخل داشته باشد. از این جهت، آنالیز همه جانبه شرایط بیمار بسیار الزامی است. ضمن آن که پاسخ به درمان دارویی وسواس، بسیار کند است، پس هم پزشک و هم بیمار باید شکیبا باشند و حوصله به خرج دهند.
یعنی بیمار باید تا کی دارو بخورد؟
تا مدتی بعد از برطرف رفتارهای وسواسی، بیمار باید دارو مصرف کند. البته آن هم به شدت علایم یا طول مدت آن و یا عود های قبلی بستگی دارد. مهم نیست که فرد دارو مصرف می نماید یا نه؛ این مهم است که آیا فرد رفتار طبیعی دارد و می تواند به صورت معمولی زندگی کند یا خیر؛ حالا چه با دارو و یا چه بدون دارو. من معتقدم هر فردی که تحت درمان با دارو، می تواند رفتار عادی داشته باشد، با فرد عادی فرقی ندارد.
منبع: همشهری آنلاین